خرده جنایتهای زن و شوهری (تله تئاتر)
کارگردان هنری: فرهاد آئیش
کارگردان تلویزیونی: مسعود فروتن
بر اساس متني از اريك امانوئل اشميت
مترجم: شهلا حائری
تصویربرداران: مهدي مستوفي - محمد خياطان - سعيد مهمانچي - حسن گودرزی
موسیقی: جهانسوز فولادی
تدوین: علی اصغر صائبی
طراح دکور و صحنه: فرشيد موثق
دستیار دکور و صحنه: مهدی فاتح
طراح لباس: بهيه خوشنويسان
دستیار لباس: فرانک مسیح پور
مسئول لباس: شیرین حضرت زاده
طراح گریم: حميد حمزه
گریمور: آذر رفیعی - سعید آهنگرها
طراح نور: سیدعلی موسوی الحق
دستیار نور: غلامحسین زعفرانی
دستیار کارگردان هنری: هومان فاضل
منشي صحنه: زهره عابدي
صدابرداران : تيرداد رضايي - ابوالقاسم کاظمی
مدیر صحنه و عکاس: مسعود سرمدی
دوخت لباس: دولتعلی کبیری
عنوان بندی: علی اصغر آزادان - علی اصغر صائبی
تیتراژ: رضا فخاریه - طناز فخاریه
تدارکات: رسول بهادری
حمل و نقل: محمدحسن کولیوند
واحد فنی: ولی اله معدن شکاف - مجید نورائی - محمدحسین سلیم بهرامی - اکرم حسینی - حسن دلدار - مقصود زارع
ساخت دکور: محسن باباخانی - محمود ملکی - محسن ربیع زاده - مرتضی خضری - مهدی رستمی - سعید سرداری - غلامرضا متین زاده - حسین کشانی
ناظر کیفی: مهرداد رایانی مخصوص
مدیر تولید: ناصر مدرس
جانشین مدیر تولید: حسین قدبیگی
تهیه کننده: علی اصغر آزادان
بازیگران:
محمدرضا فروتن (ژیل) - نيكي كريمي (لیزا)
محصول: ۱۳۸۷
************************************************************
زن و شوهري به نام «ليزا» و« ژيل» پس از 15 سال به بررسي درباره زندگي زناشويي خود ميپردازند.
************************************************************
اين تله تئاتر كه تهيه كنندگي آن را علي اصغر آزادان بر عهده داشته تير ماه ۱۳۸۷ تصوير برداری شده است.
«خرده جنايتهاي زن و شورهي» پيش از اين با بازي ميكائيل شهرستاني و افسانه مايان روي صحنه رفته است
پشت صحنه تلهتئاتر خرده جنايتهاي زن و شوهري
جام جم آنلاين:
نمايش «خرده جنايتهاي زن و شوهري» سالها پيش به كارگرداني سهراب سليمي و بازيگري ميكائيل شهرستاني و افسانه ماهيان روي صحنه رفت. نمايشي كه با استقبال تماشاگران و حتي منتقدان مواجه شد. بتازگي اما شروع ضبط اين نمايش به شكل تلهتئاتر به كارگرداني فرهاد آئيش در مدت زمان پخش 80 دقيقهاي براي شبكه 4 سيما آغاز شده است.
اين متن نوشته امانوئل اشميت، نويسنده فيلسوف فرانسوي است كه به زندگي انسانهاي معاصر غربي ميپردازد. به اين شكل ما با متني خشك و جدي روبهروييم كه قرار است اختلاف يك زن و شوهر را به شكل واضح بيان كند.
بايد ديد اين تلهتئاتر با تغييراتي كه آئيش در روان كردن ديالوگها صورت داده و همينطور بازي 2 بازيگري كه تجربه تئاتر نداشتند (البته بجز يك مورد درباره فروتن)، چگونه از آب در خواهد آمد! چيزي كه اكنون جالب است، حضور 2 بازيگري است كه شايد در دهه 70 كه اوج بازي آنها بود، تنها در سينما ظاهر شدند و با موج آدمهايي وارد شدند كه معتقد بودند تنها تئاتر پشتوانه بازيگري نيست و ميشود از سينما هم شروع كرد. حضور كريمي و فروتن پس از به نمايش درآمدن اين تلهتئاتر ميتواند صحهاي بر اين نظر باشد و يا...
استوديو 11 ساختمان توليد صداوسيما مكان ضبط نمايش خرده جنايتهاي زن و شوهري است. همه در صحنه حضور دارند؛ از فرشيد موثق طراح صحنه، بهيه خوشنويسان طراح لباس، حميد حمزه طراح نور، زهره عابدي منشي صحنه، تيرداد رضايي صدابردار و همينطور 3 تصويربردار باتجربه (مهدي مستوفي، محمد خياطان وسعيد مهمانچي)اي كه قرار است از 3 زاويه متفاوت تصوير را براي كارگردان تلويزيوني كار سوئيچ (هماهنگ) كنند.
شايد همين دلايل كافي باشد تا بازيگراني كه قرار است نقش ژيل و ليزا را بازي كنند، هرچه ديرتر و ديرتر به نقش برسند يا به حسي كه آئيش به عنوان كارگردان تلاش دارد در فضا ايجاد كند تا آنها هرچه زودتر خود را به عنوان شخصيتهاي نمايش دريابند. اما يك دليل هنري و شايد هم حرفهاي ديگري نيز وجود دارد و آن هم اين است كه آزادان و آئيش با پيشنهاد بازي 2 چهره شناخته شده سينما باب جديدي را در تلويزيون و همينطور در تلهتئاتر ميگشايند.
اين باب هم اتفاقا از لحاظي خوب است و از لحاظي بد و تقريبا معايب آن بر محاسن آن ميچربد. چرا؟ دليلش را توضيح ميدهم. هيچ قانون يا قاعده نوشته شدهاي وجود ندارد كه بازيگري را محدود به حضور در مديوم رسانهاي متفاوت كند.
اين مديوم رسانهاي ميتواند تئاتر، تلويزيون يا پرده عريض و طويل سينما باشد، ولي اين خود مديومها هستند كه براي بازيگران محدوديت ايجاد ميكنند. بهتر است گفتهام را با مثالي كه ميكائيل شهرستاني (بازيگر نقش ژيل) دارد، واضحتر بيان كنم. او گفت: ما نمايش هملت را سال 70 در سالن اصلي تئاترشهر روي صحنه برديم كه به دليل هجوم جمعيت در ورودي شكسته شد و ما چيزي حدود 1200 نفر تماشاگر داشتيم. آن زمان نه من در تئاتر سوپراستار بودم و نه آزيتا حاجيان چهره بود. نكته خوبي در مثال اوست.
شايد خيليها اعتراض كنند و اين نظر را قبول نداشته باشند، اما واضح است كه حضور بازيگري كه سالها خاك صحنه خورده و نفس به نفس تماشاگر پيش رفته، حضور پررنگتر و موثرتر از بازيگري خواهد بود كه تاكنون حس بودن در صحنه تئاتر را لمس نكرده است و نميداند تداوم حس با اداي خوب ديالوگها و دياكشنهاي متناسب با آن معناهاي مختلفي دارد. درست است كه مديوم تلويزيون به دليل حضور كارگرداني تلويزيوني مجزا از تئاتر است، ولي اين قضيه هيچ ارتباطي به شيوه ارائه و بازي بازيگرها ندارد.
يعني بازيگر چه در تلهتئاتر و چه روي صحنه، بايد بازيگر پخته و كاركشته اين مديوم باشد. در هر حال، با اين ورودي مورد استقبال آزادان و عوامل ديگر اين تلهتئاتر قرار گرفتم. فرهاد آئيش به عنوان كارگردان هنري اين كار هم تحصيلكرده اين رشته است و هم تجربههاي متفاوتي در 3 مديوم هنري دارد.
آخرين نمايش او روي صحنه تئاتر نمايش پنجرهها بود كه بازيگران زيادي در آن حضور داشتند. حالا او وزنه سنگيني برداشته، يعني اوج كارگرداني يك تلهتئاتر با حضور 2 بازيگر سينما زماني به چشم ميآيد كه ژيل وليزا با تمرينهاي كوتاهي كه در صحنه داشتند، اعتراف ميكردند كه آمادهاند، اما آئيش با دورانديشي بسيار از كنار اين جمله ميگذشت و مجددا به آنها فرصت ميداد تمرين بيشتري بكنند. در همين فاصله، بيرون از فضاي استوديو به شكلي صميمي با او صحبت كردم.
يك بيژن و منيژه ديگر!
كارگردان نمايش پنجرهها ابتدا درباره حضور 2 بازيگر نقش ژيل و ليزا چنين گفت: «من بدون پيشفرض اين كار را شروع كردم و احساس نكردم لزوما چنين چيزي ميتواند مشكل باشد. ما حدود 4 روز تمرين كرديم و از روز دوم متوجه شدم اين پيشفرضها صدق نميكند و كريمي و فروتن با يك تاخير دو روزه توانستند معضلات تئاتري و تلهتئاتري يعني حضور 3 دوربين را حل كنند. من معتقدم بازي آنها با اين متن بشدت همخواني دارد».
آئيش درباره ويژگيهاي خشك اين نمايشنامه افزود: «اين خصوصيت به عنوان يك ضعف در نمايشنامه تشخيص داده شد و به اين دليل سعي كرديم با روان كردن ديالوگها و نوع ميزانسنها، مسائل سخت و دشوار نمايشنامه را در زير بازي روان و ساده بازيگران پنهان كنيم البته مشكلي كه در ترجمه وجود دارد، اين است كه ديالوگها شنيده و حتي ديده ميشوند. من دلم ميخواست مخاطب من وقتي اين كار را ميبيند، احساس نكند تئاتر ميبيند، بلكه حس كند يك زندگي را ميبيند .
به اين شكل و در اين متن خود بازيگرها هم از اداي ديالوگهاي قلمبه و سلمبه عاجز بودند و ما تلاش كرديم كه مخاطب ژيل و ليزا را نبيند، بلكه شايد يك بيژن و منيژه ديگر ببيند و آئيش معتقد است چالش سختي است؛ چون با نگاه اشميت اين زندگي پر از خشونت پنهان است. به صحنه برميگرديم. ژيل رو به ليزا ميكند:
بيا دوباره آن لحظات را زنده كنيم!
ليزا: نه!
- ژيل، خسته نشدي اينقدر نه و نو آوردي؟!
مثل اين كه فرصت زيادي لازم است تا بازيگران قالب سينمايي خود را بشكافند البته هدايت آئيش بسيار موثر است.
چيزي كه آزادان نيز به عنوان تهيهكننده به آن معتقد است و ميگويد: ما با توجه به اينكه بازي در تلويزيون به سينما نزديكتر است تا با بازي در صحنه، به مقوله تجربه نداشتن اين دو بازيگر توجه نكرديم. آزادان افزود: حضور كريمي و فروتن تنها به لحاظ شناخت و جذابيت نبوده، بلكه فكر كرديم ميتوانيم از بازيگران با تجربهاي استفاده كنيم كه مانند حضورشان در سينما خودشان را بازي كنند، نه اينكه تئاتري بازي كنند.
رحمان سيفي آزاد:
تصوير براي ما اهميت بيشتري دارد
هنوز ژيل و ليزا در حال تمرين هستند. ژيل ميگويد: سياحان بزرگ ميگن وقتي خيلي تشنه هستيد ياد زماني بيفتيد كه براي اولين بار آب خورديد.
ليزا با خنده: آن روز ديدمت كه رفتي تو پاركينگ و روي ماشين من بالا آوردي!
ژيل: آره و تو گفتي...
ليزا: من گفتم... و همچنان من گفتم و تو گفتي ادامه پيدا ميكند. كارگردان كات ميدهد و مجددا اين صحنه شروع ميشود. ژيل و ليزا نمايشنامه را به دست دارند يا از دستيار كارگردان كمك ميخواهند. همه چيز در آرامش براي بازيگران ميگذرد اين در حالي است كه كارگردان و عوامل پشت صحنه ناخودآگاه صحبتهايشان اوج ميگيرد. سري به اتاق رژي ميزنم.
رحمان سيفيآزاد مدير گروه ادب و هنر شبكه 4 هم شاهد تماشاي صحنههاي ضبط شده است. نام او را در تيتراژ سريالها به عنوان ناظر كيفي ديدهايم، او درباره اين نمايش ميگويد: اين نمايش را به اين دليل كه روي صحنه به اجرا در آمده انتخاب نكرديم اين متن و انتخاب بازيگران پيشنهاد تهيهكننده و كارگردان هنري كار بود كه به نظر ما ميتوانست پيامهاي خوبي براي زن و شوهرها داشته باشد. سيفيآزاد افزود: اين متن ميتواند مجموعه مشكلات زن و شوهرها را با توجه به راهحلهاي آن براي تماشاگران مطرح كند.
سيفيآزاد نظري متفاوت از شهرستاني دارد او ميگويد: خيلي از بازيگران سينمايي دنيا در تئاتر بازي كردند و موفق بودند يا خيلي از تئاتريهاي دنيا در سينما. ولي آنچه براي ما اهميت داشت، اين بود كه در مديوم تلويزيون تصوير اهميت زيادي دارد و در تلهتئاتر حضور 2 بازيگر شناخته شده باعث نميشود مخاطبان تنها محو تصوير شوند و به محتوا توجه نكنند؛ چون در تلهتئاتر بودن پيگيري ديالوگها نميتوان كار را دنبال كرد.
نجات هنرپيشه ستاره!
به سراغ ميكائيل شهرستاني و افسانه ماهيان هم رفتيم. شهرستاني با توجه به تجربه 29 سالهاي كه در عرصه تئاتر دارد، قرار بوده اين تلهتئاتر را كارگرداني كند اما اين اتفاق رخ نميدهد.
او با توجه به بازي موفقي كه در اين نمايشنامه داشته، به اصرار ما درباره اشميت ميگويد: او نويسنده فيلسوفي است كه در عرصه موسيقي يد طولايي دارد. آن زمان كه ما به كمك سهراب سليمي اين نمايش را روي صحنه برديم، استقبال خوبي شد و حتي براي تماشاگران فرانسوي بازيها ملموس بود.
شهرستاني افزود: نگاه و جهان بيني اشميت بسيار جذاب است. او بدون جانبداري از هيچكدام (زن و شوهر) با ظرافت و دقت بسيار صريح و بيپرده از مشكلات زن و شوهرها ميگويد و به هيچكدام حق نميدهد. از طرفي چون اين متن كمي ژانر پليسي - معمايي دارد تا دقيقه 90 شما را غافلگير ميكند.
كارگردان برنامههايي چون با طراوت، دراي طلوع و پند پارسي افزود: حضور كارگردان، بازيگران، نويسنده، طراح صحنه و ديگران هر كدام به نوبه خود در اعتلاي يك درام موثر خواهند بود و تنها حضور هنرپيشه ستاره باعث برجسته شدن يك اثر هنري نميشود. اما اميدوارم چنين شود؛ چون تلهتئاتر نيز زيرمجموعه تئاتر است و ما هم از خانواده تئاتر هستيم.
بازيگر نقش ليزا (ماهيان) نيز افزود: اين نمايشنامه به دليل مطرح كردن كل اتفاقات در رابطه خصوصي 2 عاشق و معشوق، همزيستي را به شكل موشكافانه بررسي ميكند. چيزهايي كه كمتر در نمايشنامههاي ديگر ميبينيم. با اين حساب، فكر نميكنم اين نمايشنامه با مديوم تلويزيون همخواني داشته باشد، چون روي صحنه تئاتر كه آزادي بيشتري وجود دارد، ما خيلي چيزها را حذف كرديم و حتما فرهاد آئيش براي دراماتيزه كردن اين نمايش هم فكرهايي كرده است.
ماهيان ليزا را داراي شخصيتي دانست كه در رابطه با شوهرش دچار شك و ابهام بسياري است تا جايي كه قصد ميكند او را به قتل برساند؛ اما به مرور متوجه ميشود كار درستي نيست و... .
هويت مستقل تلهتئاتر
آزادان معتقد است: با اين كار ميخواستيم تلهتئاتر و تئاتر را از هم جدا كنيم و به تلهتئاتر هويت مستقلي بدهيم.
قرار است موسيقي اين كار را جهانسوز فولادي بسازد. اين تلهتئاتر براي پخش در اواخر شهريور آماده ميشود.
مريم درستاني