خسرو میرزای دوم
کارگردان : نصرت کریمی
نویسنده : نصرت کریمی
تهیه کننده : مرتضی جعفری
سرپرست گویندگان : ایرج انور
گریمور : مانی فرامرزی
دستیاران کارگردان : محمد تقی علیشاهی ، یدالله صمدی
منشی های صحنه : نسرین فرخی ، منصور خاکسار
دستیار فیلمبردار : حسین
مدیر تولید : پرویز خداداد
مدیر صحنه : امیر برزین مهر
چاپ و لابراتوار : مرکز خدمات صنایع فیلم ایران
سال پخش از تلویزیون ملی ایران : ۱۳۵۶
بازیگران :
لرتا - ایران قادری - نصرت کریمی (کامران) - ایرن - دیانا - گیتی ساعتچی - ژاله سام - اسماعیل داورفر (اکبر راستین) - محبوبه بیات - نصرت الله محتشم - محمود بهرامی - آزیتا لاچینی - مریم لاچینی - میراحمد ایروانلو - تائیسیا ذوالقدر - خیراله تفرشی آزاد - نیلوفر نوربخش (نیلوفر) - محمد سرائی (باقر) - پروانه نیکورزم (فاطی) - حق پرست - علی طالقانی - بهزاد - زهرا سیدمرادی
محصول: 1356
**********************************************************
قصه "خسرو میرزای دوم" که از اول قرار بود نام آن "میراث" باشد در فضای یک خانواده اشرافی میگذشت. یک خانواده فئودال با تمام خصوصیات و سنتهای فئودالی. این خانواده از جامعه امروز عقب مانده بود و نمیتوانست خودش را با آن وفق دهد. آنها از زمان کریم خان زند، پدر در پدر، در حکومت بودند اما دیگر کارشان به آخر رسیده بود. به این شکل که از این خانواده یک عمه خانم ۶۵ ساله (لرتا) و یک برادرزاده ۵۰ ساله (نصرت کریمی) باقی مانده بود و عمه خانم هم اولادی نداشت. برادرزاده هم که نامش کامران بود ثمره نزدیکی پدرش با کلفت خانه بود که صیغهای بود! عمه خانم ۲۵ سال بود که میخواست هر طور شده کامران را زن بدهد و او هم زود بچهدار شود تا عمه خانم از نگرانی بابت عاقبت نام و میراث خانواده بیرون بیاید وگرنه همه دارایی خانواده را به بنیاد خیریه میبخشید! از آنجا که همه اطرافیان عمه خانم، از همسرش گرفته تا وکیل دایمی و پزشک و حتی کلفت و نوکرها، از عمه خانم ارث میبردند، نمیخواستند دارایی خانواده به بنیاد خیریه بخشیده شود و همه سعی میکردند کامران را زن بدهند! کامران خودش از قدیم عاشق نرگس بود ولی عمه خانم با این وصلت مخالف بود. خلاصه همگی تصمیم گرفتند مجلس مولودی بزرگی برپا کنند و از همه زنها و دخترهایی که برای کامران مناسب هستند دعوت کنند تا بلکه کامران یکی را بپسندد ولی هریک از این خانمها یک اشکالی داشت! یکی مثل خروس جنگی بود، یکی خودش خیلی خوب بود ولی از شوهر اولش سه تا بچه تخس داشت، یکی هیپی بود و بچهدار هم شد و عمه خانم هم خوشحال شد ولی یکدفعه دید که بچه زردپوست است و زن بالاخره اعتراف کرد که قبل از ازدواج با کامران، یک سفر رفته بوده نپال!!! سرانجام عمه خانم به ازدواج کامران و نرگس رضایت داد و نرگس هم باردار شد ولی دکتر تشخیص داد که رحم مادر کج است و بچه باید سقط شود! عمه خانم اصرار داشت که این دو باید از هم جدا شوند اما کامران زیر بار نرفت و جنگ و دعوا بالا گرفت و بالاخره عمه خانم مقرری کامران را قطع کرد و او را از خانه بیرون انداخت. کامران که تا آن روز کار نکرده بود با مشکلات زیادی روبرو شد و همین موضوع ماجراهای زیادی را برای خنداندن مردم پای تلویزیون پیش میآورد!
ماهنامه سینمایی «فیلم»، شماره ۲۴۵