حلقه شانس
کارگردان: سیدمحمدرضا ممتاز
نویسنده: آرش زارع
برنامه ریز: ناصر اسماعیل زاده
دستیار اول کارگردان: داود فروتن
دستیاران کارگردان: علی اکبر شفیعی - داود ذادق آبادی
منشی صحنه: مهنوش دری نیا
تصویربردار و نورپرداز: محمد فضیله
دستیار اول: امیر عرب
دستیاران تصویر: امین اسحاقیان - همت منتظری
پشتیبانی فنی: نادر رضایی
عکاس: امیر موحدیان
صدابردار: مجتبی حبیب الهی
دستیار صدا: هاشم زنگی
طراح صحنه و لباس: هاشم شمس
دستیار صحنه و لباس: علیرضا منصوری - سیامک عبدالهی - پریسا الماسی - علی چلونگر
طرح و اجرای گریم: سعیده افشاری
دستیار گریم: حامد خالصی
تدوین: مهدی دهقان
موسیقی: میثم جمشیدپور
شعر: محمد بکرانی
خواننده: پژمان کلانی
مدیر تدارکات: تقی جوادی
تدارکات: علی غدیری - محسن منافی
مدیر تولید: جواد فلاحتیان
جانشین تولید: وصال مساح - فضل اله صادقی
مدیر لوکیشن: حسین غیابی
حمل و نقل: روح اله صدرانی - سیف اله صدرانی - معصومه بخشی - مهدی مارانی - سالار رضوانی - تقی جوادی
سینه موبیل: مهدی بداقی
بازیگران:
محمد شیری - مهوش صبرکن - بهزاد رحیم خانی - کیانوش گرامی - سعید محقق - فریبا حسینی - محمدرضا نیک سرشت - محمود مقامی - رزا حسینی - شهریار دخانی - مرتضی کیوانداریان - سیف اله نامداری - علی براتی - جواد فلاحتیان - شهنام شهابی - حسین غیابی - آزاده مهدی زاده - رویا بختیاری - مصطفی سلیمانی - داود فروتن - سعید فکار - شهاب کازرونی - ابراهیم کلانی - اکبر دشتی - علیرضا منصوری - فضل اله صادقی - مهدی معید - تقی جوادی - هاشم شمس - عباس مرادی - مسعود زائری - نسترن فلاحتیان - لیلا سجادی - سهیل فلاحتیان - مهسا خاموش پور - مهدی صابری - حمیدرضا تربتیان - مجید دادخواه - رویا نحفی - علی اصغر رحیمی - مسلم میرخلف زاده - محمد رضایی - صادق رهنما - احمد زمانی - محمد استکی - امیرحسین ماجد - اعظم ابوطالب پور - رضا توکلی - علی رستمی - روح اله فخاری - اوژن صفاری - محسن منافی - حسین میرزایی - آذرمیدخت عزیزی - غلامرضا آزادی - محمد اتفاقی - محمد زینلی - نفیسه منصوری - سمانه رحیمی - محمد سقایی - رامین مسیبی - شیما اسدی - مریم قطبی - حمید قاسمی - آرسام سلطانی - عیسی طاهری - محمد جوانمردی - حسین محمدی - نازنین دیده ور - امید جعفری - علی نیک سرشت .
محصول: 1388 شبکه اصفهان
************************************************************
خسرو تابش ملقب به یاتاقان که از درد بیپولی و نداری و بدهکاری کاسه صبرش لبریز شده و دائم در حال تلاش برای درآمد بیشتر است. او که مرد سادهای است، فریب یکی از دوستانش را میخورد و حلقهای خریداری میکند که فروشنده آن معتقد است این حلقه برای صاحبش شانس و اقبال میآورد. از طرفی شریک شخص دیگری به نام مهندس خسرو تابش که مرد پولداری است و فقط تشابه اسمی با خسرو تابش داستان دارد، سر او کلاه گذاشته و فرار میکند و مهندس بناچار از بانک وام میگیرد. کارپرداز شرکت مهندس تابش اشتباها وام را که 700 میلیون تومان است، به حساب خسرو تابش فقیر واریز میکند و همین اشتباه باعث اتفاقات زیادی در طول داستان میشود و...