کارگردان: علی رفیعی

ترجمه اقتباس: علی رفیعی

نویسنده: مولیر

بازیگران:

       سعید پورصمیمی - محمود جعفری - فهیمه راستکار - آتیلا پسیانی - حسن معجونی - سیامک صفری - مهرداد ضیائی - نسرین جمالی - لیلی رشیدی - داریوش رضوانی - حسن موذنی - محمود راسخ فر - سوسن مقصودلو - محمد عاقبتی

محصول: ۱۳۷۹ شبکه چهار سیما

********************************************************

     هارپاگون که زن او مرده، پسری بنام کلئانت و دختری به اسم الیز دارد. او بشدت پول به جانش بسته‌است تا حدی که پول خود را در زیر خاک پنهان می‌کند و روزانه چند مرتبه به آن سر می‌زند زیرا اعتقاد دارد، بهترین طعمه برای جلب دزدها، صندوق‌های آهنی است و اولین چیزی هم که مورد دستبردشان واقع می‌شود گاوصندوق است، همچنین دختر خود را به مردی می‌دهد که جهاز نخواهد. پسرش کلئانت عاشق دختری به نام ماریان می‌شود که حاضر است در صورت توافق نکردن پدرش با این ازدواج با ماریان به کشور دیگری سفر کند و با پول کمی زندگی کند ولی قبل از اینکه جریان ازدواج خود را با پدرش در میان بگذارد متوجه می‌شود پدرش هم می‌خواهد با ماریان ازدواج کند. الیز هم عاشق والر است و برای اینکه پدرش والر را به دامادی بپذیرد، والر در نقش مستخدم وارد خانه هارپاگون می‌شود تا نظر او را جلب کند. کلئانت به همراه نوکر خود تصمیم می‌گیرد پولی که هارپاگون در باغ چال کرده بود را بدزدد؛ سپس از پدرش خواست با ازدواج خودش با ماریان موافقت کند تا صندوقچه را به او برگرداند. از طرف دیگر مشخص می‌شود والر و ماریان، خواهر و برادر هستند و مردی که برای مسئله کاری نزد هارپاگون آمده بود، پدرشان است؛ سپس خواجه آنسلم (پدر ماریان و والر) تمام مخارج ازدواج را که هارپاگون بر عهده نگرفت، بر عهده می‌گیرد. در پایان کلئانت به ماریان، الیز به والر و هارپاگون به صندوقچه خود می‌رسند.