مزه خوب کودکی (2)
کارگردان: مسعود رشیدی
نويسنده: سينا سعيدوزيري - شهرزاد زندي
مدير تصويربرداري: مهدي مجدوزيري
مدیر تولید: محمدعلی اسلامی
چهره پردازی : بابک شعاعی - پروین نویدی
طراح صحنه : احمد گلریز
دستيار اول كارگردان: هما اسدي
انتخاب بازيگران : مسعود عسگري
تهيه كننده: اميد نجيب زاده
بازیگران:
زیبا بروفه - پیام صابری - هانیه مرادی - زهره صفوی - لیلا بلوکات - فاطمه دانشزاد - رضا شجاعی - آذر نادری - یاس نیکپور
محصول: 1380 - 1381 شبکه دو سیما
******************************************************
مزه خوب کودکی داستان دختر بچه شیطان و بازیگوشی به نام عسل است که از طریق رایانه قدرتهای عجیبی پیدا کرده است . او می تواند به زمان آینده و گذشته برود و با آدمهای آن دوران ارتباط برقرار کند می تواند غیب شود و جای آدم دیگری ظاهر گردد او هرچه آرزو می کند، برآورده می شود مثلا یک بار لجبازی مادرش را می بیند و این باعث می شود که به ترفندی او را به زمان کودکی خودش ببرد در ادامه حوادثی پیش می آید و موفق می شود علت لجبازی مادرش را کشف کند و به این ترتیب مشکل او را حل می کند و به زمان حال بازمی گرداند یا مثلا چند نفری را که با هم اختلاف دارند، به روش خودش آشتی می دهد...
******************************************************
مسعود رشیدی با اعلام این نکته که مزه خوب کودکی یک کار فانتزی است ، گفت : ما در این سریال از تروکاژ زیاد استفاده نکردیم و تنها کوشیدیم موقعیت ها فانتزی باشند و نگاه به رخدادها و حوادثی که روی می دهد نیز کودکانه باشد وی با اشاره به این مطلب که مزه خوب کودکی یک کار آپارتمانی نیست ، گفت : وقتی که مخاطب کودک است ، باید پارامترهایی را در نظر گرفت من در این سریال سعی کرده ام تنوع رنگها بیشتر و بهتر باشد، آدمها دوست داشتنی تر باشند و کادرها هم حتی الامکان فنی تر و نزدیک به موضوع انتخاب شوند.رشیدی در پاسخ این پرسش که آیا این سریال ادامه سریالی به همین نام هست یا خیر، گفت : پیش از این سریالی به نام "مزه خوب کودکی " ساخته شده که از آن سریال بجز یک "گوی "، چیزی اقتباس نشده است در حقیقت این داستان ربط چندانی به آن سریال ندارد؛ چون آدمها و فضا بکلی فرق کرده است.
این مجموعه جمعه ها در برنامه کودک شبکه دو پخش می شد.
بهادر فرمودين از خيابان معلم بالاتر...؟ بله... چقدر مونده به چهار راه؟ بله... كوچه چندم...؟ بله... گرفتم.
بهادر عسل بابا لباسام كجاس؟ نمي دونم فكرمي كنم اونجا باشه...
ماكت ـ نشد ـ يه دور ديگه ـ با نگراني بگو عسل بابا لباسام كجاس؟ و... تكرار مجدد عسل به بهادر و نسرين نگاهي مي كند و بعد... معني كلمه صبح چيه...؟ چهار حرفه... دومش شينه... سومش ت... بهادرو نسرين هر دو با هم متوجه مي شوند، آشتي و چندين بار اين سكانس تكرار شد.سكانس ۱۵ ـ ۱۶ سكانسي از پشت صحنه سري جديد مجموعه «مزه خوب كودكي» است كه در ۱۰قسمت ۴۰دقيقه اي تهيه شده است.مسعود رشيدي كارگرداني «مزه خوب كودكي » را به عهده دارد. او متولد سال۱۳۳۶ و فارغ التحصيل رشته كامپيوتر است.
رشيدي با اشاره به كارهاي ديگرش جدال با سرنوشت و تراژدي «هفت گنج» گفت: در ساخت فيلمها به فيلمنامه هاي خيلي عاطفي و يا خيلي خشن توجه بيشتري دارم و هيچ حد وسطي از نظر من در اين مورد وجود ندارد.
رشيدي با توجه به انتخاب گوي به عنوان محور اصلي اين داستان آن را با واقعيت نزديك ندانست و گفت: مي توان غيرواقعي بودن را با فانتزي بودن پيامهاي اجتماعي آن دانست و يكي از دلايل انتخاب گوي در قالب يك شيء جاندار را مشابه نبودن با مجموعه عروسكي قبلي است. رشيدي داراي دو فرزند است: دختري به نام غزل ۱۶ساله و پسري به نام ماني ۱۲ساله است.
پيام صابري نقش «بهادر» را در مجموعه «مزه خوب كودكي» دارد، وي نخستين كار هنري خود را با تله تئاتر (اذان بي وقت) به كارگرداني جمشيد جهانزاده آغاز كرده است. وي كه از سال۶۹ زير نظر عبدالله اسكندري كار گريم را آغاز كرده، معتقد است، كار براي كودك، متعلق به كودك است و قطعا ً بايد دلچسب باشد. او نقش بهادر در اين مجموعه را پدري مهربان و دلسوز دانست كه حرمت همسرش را دارد و از زنش حساب مي برد ولي زن ذليل نيست.صابري كه از همسرش «زيبا بروفه» با احترام ياد مي كند، رئال بودن و نزديك بودن به كاراكتر نقش را از ويژگيهاي بارز كار او مي داند و مي گويد: «با همسرم در مجموعه «زير گنبد كبود» آشنا شدم و از او به عنوان كسي كه پيشكسوت من در اين كار است، تقدير مي كنم.
هانيه در مورد خاطره خود در مجموعه همشاگرديها مي گويد: بعد از تمام شدن فيلمبرداري، فرداي آن روز خبر آوردند كه آقاي نجيب زاده فوت كرده است. من خيلي وحشت زده شدم و ترسيدم و خاطره تلخي در ذهنم باقي مانده است، به اضافه اينكه من همه كارگردانها را دوست دارم. از نظر من آقاي تقوايي، جهانگير جهانگيري از كارگردانهاي خوب هستند. ولي بهترين كارگردان آقاي احمد نجيب زاده بود.هانيه در مورد آرزوهايش مي گويد: دوست داشتم، بزرگ بودم و دكتر و مهندس مي شدم.