مزد ترس
نویسنده و کارگردان: حمید تمجیدی
فیلمبرداران: مرتضی پورصمدی - مهرزاد ناظری
تدوین: حمید تمجیدی
موسیقی: محمد احمدیان
میکس موسیقی: پرهام پرواس
سرپرست گویندگان: سعید مظفری
مشاور کارگردان و برنامه ریز: مریم بختیار
دستیار کارگردان: آرش بابائیان
منشی صحنه: محسن حسینی
طراح گریم: رضا رادمنش
اجرای گریم: فلورا سام - علی دهکردی
طراح صحنه: حمید تمجیدی - زهره ایرجی
امور صدا: مهدی آزادی
فیلمبردار انیمیشن: زهرا علیرضایی
گروه فیلمبرداری: محمدرضا خامه چیان - محمد جان بزرگی
گروه فنی: کمال موسوی - محمد ریوندی
قطع نگاتیو: هاشم محققی - همایون اسکندری
تروکاژ: وحید تبریزی - حسین حاجیون
مجری طرح: محمد سپاهی فر
مدیر تدارکات: اکبر معتمدی
دستیار تهیه: رضا سبط احمدی
افکتهای ویژه: پیمان منصوری
کارشناس انتظامی: پرویز رفیعی
مدیر برنامه: محمدتقی رضوی
تیتراژ: حمید تمجیدی - سهیلا عبادی
تهیهکننده: اصغر توسلی
فرمت : ۱۶ میلیمتری
تعداد قسمتها: ۲۰ قسمت
مدت زمان: ۹۰۰ دقیقه
محصول: گروه فیلم و سریال شبکه ۲ سیمای جمهوری اسلامی ایران
سال تولید: ۱۳۷۱
بازيگران:
عبدالرضا اكبري - اسماعيل محرابي - احمد فخر - علي دهكردي - حميده خيرآبادي - زهرا شعباني - محبوبه بیات - رقيه چهره آزاد - نريمان شاداب - پرویز رفیعی - فريبرز عرب نيا - نيره رضوي - اکرم میرمحمدی - اصغر قزلباش - لاريسا تمجيدي - زهره اميري - حجت اله اکبری - غلامرضا بنفشه خواه - اكبر قدمي - عسل رضائي - فریدون داورنیا - نادر پارسیا - عباس نایی - محمد سپاهی فر - رضا سبط احمدی - اكبر معتمدي - شعله بهرام علیپور - سعید رفیعی - شهرزاد عبدحق - مجید فخرایی نژاد - كمال عظيمي - داود فتحیه - شهربانو يزداني .
************************************************************
سروان «ناصر محمدی» (عبدالرضا اکبری) یکی از کارآگاهان اداره آگاهی است که با همسرش مریم و دخترشان زندگی میکند. او طی مأموریتی، مسئولِ پیگیری قتلِ یک نوازندۀ ارکستر سمفونیک میشود که جسد سوختهاش را در محل تخلیۀ زباله پیدا کردهاند. وی در طول بررسیهای خود، به محل ارکستر سمفونیک هم سر میزند و در آنجا با برادر مقتول آشنا میشود. یک شب، کارآگاه محمدی هنگام تماشای یک برنامه تلویزیونی، مصاحبهای با یک محکوم به اعدام را میبیند و نکاتی نظرش را جلب میکند. او به تهیهکننده آن برنامه تلویزیونی تماس میگیرد و سرانجام به سرنخهای جدیدی میرسد؛ اما با دنبال شدن جریان پرونده، اتفاقاتی دیگری رخ میدهد؛ از جمله اینکه سروان محمدی، جسد دختر خود را در صندوق عقب اتومبیل پیدا میکند و درمی یابد که باآدمهای خطرناکی سر و کار دارد و بههمین سبب، از پیگیری پرونده، منصرف میکند. قاتل (احمد فخر) نیز که خلافکاری هوشمند و همهفنحریف است، متواری میشود.